شعر ابتدایی مراسم مجری از…
متن مجری نیمه شعبان
پخش قرآن
متن مجری ۱
این کلمات تو بود. این خط و نشان تو بود که چشمان احساسم را خیره می کرد.
نوشته بودی آنگاه که دلتنگ ما شدی، وقتی سراغ ما را در دل جستی، آن زمان که دستان بی رحم بغض گلویت را فشرد و هر هنگام پاکی احساست، ما را طلب کرد دسته ای یاس بردار و ببوی واز حریر گل برگ هایش، قامت ساقه هایش و دفتر برگ هایش بخوان نام ما را .
متن مجری گری نیمه شعبان
متن مجری گری نیمه شعبان ۹۱
اول
حضار محترم و سروران گرامی:
مقدمتان را به میعادگاه مشتاقان ظهور خورشید چشم براهان خوش آمد می گوئیم و در حاله ای از شور و شوق و شعف و قلبهائی لبریز از نور انتظار مولا، حضورتان را در جمع موالیان و محبان عترت پاک پیامبر به دیده منت میداریم.
متن های زیبای احساسی و عاشقانه
بیا تا مقدسترین عشق دنیا را به همگان نشان دهیم.
بیا تا طعم شیرین ترین عشق دنیا را بچشیم.
بیا تا بهترین لحظه ها را در عشقمان مهیا کنیم.
بیا تا گرمی عشقمان را در قلبهایمان احساس کنیم.
بیا تا عشقی یکدل و یکرنگ داشته باشیم.
بیا تا غروب غم انگیز عاشقان را با نشان دادن معنی واقعی عشقمان به همگان زیبا کنیم.
بیا تا فاصله عاشقان را با ثابت کردن معنای واقعی عشق را از بین ببریم
متن ادبی روز مادر
روز مادر
Mother’s day
A man stoped at a glower shop to order some flowers to be weird to his mother who lived two hundred miles away
As he got out of his car,he noticed a young girl sitting on the curb sobbing.he asked her what was wrong and she replied :I wanted to buy a red rose for my mother.but I only have seventy – five cents and a rose costs two dollars
The man smiled and said:come on with me .I’ll buy you a rose
He bought the little girl her rose and ordered his own mother’s flowers
As they were leaving ,the man offered the girl a ride home. She said :yes ,please ! you can take me to my mothere
The girl directed him to a ceremony,where she placed the rose on a freshly dug grave
The man returned to the flower shop ,canceled the wire order.picked up a bouquet and drove the two hundred miles to the mother’s house
روز مادر
مرد، کنار مغازه گل فروشی ایستاد تا دسته گلی را برای مادرش- که دو هزار مایل دور از او زندگی می کرد-سفارش دهد و از طریق پست بفرستد. لحظه ای که از ماشینش پیاده شد توجهش به دخترکی جلب شد که گوشه ای نشسته بود و زار زار گریه می کرد.
متن مجری ولادت امام صادق(علیه السلام)
هنوز کوچههای مدینه از خاطره گامهای آهسته تو سرشار است.
هنوز سایههای آرام شب، از وزش نسیم حضور تو بیدارند.
هنوز خانههای بینور و تهی از عطر مهر مادر و پدر، به لحن دلگشای تو مشتاق مانده است. کسی چه میدانست که آن شعر شبانه نان و طعام، از قلب غزل سرای نوازش توست که میتراود؟!
متن مجری دهه مبارک فجر| سایت تحلیلی خبری شرق
محمدرضا که روزى با کبکبه و دبدبه و دعوت از دهها شاه و رئیس جمهور از چهارگوشه جهان، در خرابه هاى تخت جمشید و درمقابل مقبره پاسارگاد و گور کوروش هخامنشى، خود را “شاه شاهان” مى نامید و از مردى که حدود دوهزار و پانصدسال پیش، مرده بود مى خواست که: “آسوده بخوابد، چون او بیدار است ” روز بیست و ششم دى ماه ۱۳۵۶ هجرى شمسى باحالى زار و نزار براى رهایى از مجازات و ستمهاى سى و هفتساله اش، از کشور گریخت و به دامان امریکا پناه برد و شاهپور بختیار نیز کوچکتر از آن بود که در حلقه ی مهره هاى از هم پاشیده امریکا در مقابل توفان سهمگین انقلاب اسلامى کارى از پیش برد.