اینک، برخیزید اى شهیدان راه خدا؛ باغبان سبز عاطفه، براى دوباره روییدن دانه سرخ وجودتان، به دیدار آمده است. برخیزید که ذوالفقار عدالت، در دست فرزند على است! امروز، پرچم سه رنگ وطن، با نام سبز روح الله آغاز مى‏ شود و با سپیدى صبح آزادى و سرخى خون عدالت خواهان، در مى‏آمیزد تا بر قلّه‏هاى رفیع شرافت و صداقت سرزمینمان برافراشته شود. مبارک باد طلوع فجر، در گلزار وطن.
آن روز، پرنده آهنین، حامل فرشته‏اى بود که بر فرودگاه چشمان منتظرانش مى‏نشست و جاده‏ها، شاخه شاخه گل در مسیرش مى‏ریختند تا باغبان بازگشته از سفر را استقبال کنند. گل‏ها، اشاره‏اى سرخ بود براى رسیدن او به بهشت زهرا؛ آنجا که جوانان عاشق، قطعه به قطعه عشق خود را با نام و تاریخ شهادت، بر مزار پاکشان امضا کرده بودند.
… و سرانجام، روح خدا بر بلنداى سخن خویش، اشتیاق دیدار را به اوج تماشا رساند. آن روز، زنگ اول مدرسه‏اى بود که استاد عشق با درس «اللّه‏ اکبر»، تمام مسیر را خلاصه مى‏کرد.

دیو چو بیرون رود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *